بازاریابی ویدیویی چیست؟
بازاریابی ویدیویی عمل برنامه ریزی، ایجاد، ویرایش، انتشار و تبلیغ محتوای ویدیویی در تلاش برای تبلیغ یک برند، تجارت یا محصول است. پلتفرمهای رایجی که کسبوکارها برای بازاریابی ویدیویی استفاده میکنند شامل یوتیوب، فیسبوک، اسنپ چت، ویمئو و اینستاگرام میشود.
چرا بازاریابی ویدیویی مهم است؟
ویدیو به سرعت در حال تبدیل شدن به فرمت غالب محتوای آنلاین است.
در واقع، اغراق نیست اگر بگوییم سال 2021 “سال ویدئو” خواهد بود.
با آن، بیایید به سرعت به برخی از آمارهای کلیدی بازاریابی ویدیویی نگاه کنیم…
82 درصد از ترافیک اینترنت تا سال 2022 ویدیو خواهد بود (سیسکو ). این فقط چند ماه دیگر است.
بزرگترین پلتفرم ویدیویی جهان، یوتیوب، دومین وب سایت محبوب جهان ( الکسا ) است.

و مردم فقط از یوتیوب بازدید نمی کنند. آنها زمان قابل توجهی را در آنجا می گذرانند. در واقع، مردم هر روز 1 میلیارد ساعت ویدیوی یوتیوب ( یوتیوب ) را تماشا می کنند .

(این بیشتر از مجموع ویدیوهای Netflix و Facebook است.)
کاربر به طور متوسط روزانه 40 دقیقه را صرف تماشای یوتیوب می کند… فقط در دستگاه های تلفن همراه ( comscore ).

حتی سایتهای رسانههای اجتماعی که بهطور سنتی روی ویدیو متمرکز نیستند، در حال تبدیل به ویدیو هستند.
در واقع، 60 درصد از کاربران اینترنت اکنون ویدیوها را در فیس بوک ( emarketer ) تماشا می کنند.
در واقع، مصرفکنندگان از ویدئو استفاده میکنند تا به آنها کمک کند در مورد اینکه چه چیزی بخرند و از چه کسی آن را بخرند، تصمیم بگیرند.
72 درصد از مصرفکنندگان ترجیح میدهند ویدیویی درباره یک محصول تماشا کنند تا توضیحات محصول ( HubSpot ).

نیمی از کاربران اینترنت قبل از بازدید از فروشگاه ( گوگل ) به دنبال یک ویدیو می گردند .

و 90٪ از مصرف کنندگان اظهار می کنند که ویدیو “به آنها در تصمیم گیری در مورد خرید کمک کرد” ( فوربس ).

چرا کسبوکارهای بیشتری با ویدیو وارد میشوند؟
جای تعجب نیست که کسب و کارهای بیشتری از ویدئو به عنوان بخشی از کمپین های بازاریابی خود استفاده می کنند.
اکنون 86 درصد از مشاغل از ویدیو برای کمک به بازاریابی محصول و خدمات خود استفاده می کنند ( WyzOwl ).

80 درصد از بازاریابان اظهار می کنند، از بازده بازگشت سرمایه ایی(ROI) که از تبلیغات ویدیویی دریافت می کنند ( Animoto ) راضی هستند.
93 درصد از بازاریابان گزارش می دهند که ویدیو به آنها کمک کرده تا مشتریان بیشتری پیدا کنند ( Animoto ).
و شاید جالب ترین آمار از همه…
از آنجایی که ویدیو دارای ROI بالایی است، 99٪ از بازاریابان اظهار می کنند که قصد دارند امسال به استفاده از ویدیو به عنوان بخشی از بازاریابی دیجیتال خود ادامه دهند ( WyzOwl ).
چگونه یک استراتژی بازاریابی ویدیویی ایجاد می کنید؟
در گذشته، ویدئو تاکتیکی بود که شما بارها و بارها در بازاریابی محتوای خود استفاده میکردید.
اما امروزه برای موفقیت در بازاریابی ویدئویی، داشتن یک استراتژی قوی که بتوانید از آن استفاده کنید، مهم است.
استراتژی بازاریابی ویدیویی شما باید شامل موارد زیر باشد:
- در مورد نکات دردناک مشتری تحقیق کنید
- ایجاد موضوعاتی که مشکلات مشتری شما را حل می کند
- طرح کلی یا اسکریپت کردن محتوای ویدیوی خود
- ایجاد ظاهر منحصر به فرد برای ویدیوهای برند شما
- فیلمبرداری و ویرایش ویدیوهای خود
- گنجاندن ویدیوها در محتوای بازاریابی مبتنی بر متن
- پخش ویدئوهای خود در رسانه های اجتماعی و پلتفرم های ویدئویی اختصاصی (مانند یوتیوب)
- اندازه گیری نتایج ویدیوهای شما
- استراتژی محتوای خود را بر اساس داده ها و بازخورد مخاطبان هدف خود بهبود دهید
چگونه ویدئو به رشد کسب و کار من کمک کرده است
کسب و کار من نمونه زنده ای از قدرت ویدئو است.
من اولین ویدیوی آنلاین خود را در سال 2013 ایجاد کردم.
تازه داشتم شروع می کردم. بودجه تولید نداشتم. بنابراین از دوستم خواستم که بیاید و با دوربین DSLR خود فیلم را فیلمبرداری کند.
چون اولین ویدیوی من بود، خیلی عصبی بودم.
خوشبختانه مردم عموماً آن را دوست داشتند.
(اگرچه، همانطور که می بینید، من به شدت نیاز به کوتاه کردن مو داشتم.)
من صدها ویدئو برای یوتیوب، وب سایت خودم، و برای دوره های آنلاین خود تولید کرده ام.

و برخلاف اولین ویدیوی من که فقط حدود 200 بازدید داشت، اکنون بیش از 189 هزار نفر هر ماه ویدیوهای من را می بینند.
همچنین باید اشاره کنم که بخش خوبی از این افراد در نهایت مشتری می شوند.
در واقع، طبق آخرین نظرسنجی مشتریان ما، تعداد قابل توجهی از مشتریان جدید به طور خاص ویدیوهای ما را دلیلی برای ثبت نام خود ذکر کردند.
نیازی به گفتن نیست، من در 6 سال گذشته چیزهای زیادی در مورد بازاریابی ویدیویی یاد گرفته ام.
و من قصد دارم همه چیزهایی را که در این راهنما یاد گرفته ام به اشتراک بگذارم.
قالب های محتوای ویدیویی
در این فصل، من قصد دارم چهار قالب محتوای ویدیویی اثبات شده را به شما ارائه دهم.
اینها الگوهای دقیقی هستند که به شما در برنامه ریزی، طرح کلی، فیلمنامه و فیلمبرداری ویدیوهای خود کمک می کنند.
شما می توانید از این انواع مختلف ویدیوها برای پست های رسانه های اجتماعی، صفحات فرود یا صفحه اصلی کسب و کار خود استفاده کنید.
بنابراین اگر تا به حال با فرآیند ساخت ویدیو مشکل داشته اید، این قالب ها به کارتان می آیند.
الگوی شماره 1: ویدیوی نحوه انجام
این ویدیویی است که به کسی نشان میدهد که چگونه کاری را انجام دهد، مثلاً کیک بپزد.
در واقع، ویدیوهای چگونه مانند یک نسخه ویدیویی از محتوای وبلاگ هستند.
اما ویدیوهای چگونه برای معرفی برند شما در مقابل مشتریان بالقوه عالی هستند. بنابراین، همراه با نمایش محصولات، توصیه می کنم از آنها در بازاریابی ویدیویی خود استفاده کنید.
در اینجا قالب است:

بیایید هر عنصر را تجزیه کنیم.
Intro=پیش نمایش ویدیو
هدف اصلی پیشنمایش شما این است که به بیننده اطلاع دهید که در مکان مناسبی قرار گرفتهاند.
به عبارت دیگر:
نیازی نیست به مردم بگویید چرا موضوع شما مهم است. اگر آنها به ویدیوی شما رسیدند، از قبل می دانند که مهم است.
این اشتباهی است که من با ویدیوهای اولیه خود مرتکب شدم.
به جای اینکه مستقیماً وارد محتوا شوم، به یک داستان طولانی می پرداز
امروز، معرفی های من کوتاه، شیرین و دقیق هستند.
که به طور چشمگیری میانگین حفظ مخاطب من را بهبود بخشیده است .
مراحل یا نکات
حالا نوبت به گوشت مطالب شما رسیده است.
بسته به ویدیوی خود، ممکن است یک سری مراحل را مشخص کنید. یا لیستی از نکات را به افراد ارائه دهید.
با این اوصاف، یک نکته مهم وجود دارد که باید در این بخش از ویدیوی چگونه خود در نظر داشته باشید:
کارها را در حرکت نگه دارید.
به عبارت دیگر: نیازی به پوشاندن همه چیزهایی که در مورد یک مرحله یا نکته باید بدانید وجود ندارد. بله، شما باید هر مرحله را عمیقاً پوشش دهید. اما به محض اینکه به اصول اولیه پرداختید، نوبت به مرحله بعدی می رسد.
چرا؟
خوب، بر کسی پوشیده نیست که افراد آنلاین، دامنه توجه بسیار کوتاهی دارند. و اگر درباره یک موضوع ادامه دهید و ادامه دهید، توجه بیننده خود را از دست خواهید داد.
به عنوان مثال، من 2-3 دقیقه را صرف یک مرحله می کردم
و مردم واقعاً خسته شدند.
امروز، من حدود 30-60 ثانیه برای هر موضوع صرف می کنم. و سپس مستقیماً به موضوع بعدی که میخواهم پوشش دهم میروم.
به این ترتیب، محتوای ویدیوی من به سرعت حرکت می کند … که مردم را درگیر می کند.
بسته بندی
حالا که آخرین مرحله خود را پشت سر گذاشتید، بعد چیست؟
خوب، من توصیه نمیکنم که ویدیوی خود را سریع پایان دهید. این فوق العاده دردناک است.
درعوض، میخواهید بهسرعت 3 مورد اصلی را در نتیجهگیری ویدیوی خود پوشش دهید:
- یک جمع بندی سریع
- مثال ها
- مراحل بعدی
توجه داشته باشید که من همان نکاتی را که اخیراً در مورد آنها شنیده اند تکرار نمی کنم.
درعوض، من به سرعت آنچه را که آنها آموختهاند ترسیم میکنم و شروع به انتقال به انتهای ویدیو میکنم.
این مثال آخر به افراد انگیزه میدهد تا در مورد آنچه تازه یاد گرفتهاند اقدام کنند.
در نهایت مراحل بعدی را به مردم اطلاع دهید.
اگر آنها در حال تماشای ویدیوی شما در YouTube هستند، ممکن است عضویت در کانال شما باشد.
اگر ویدیوی خود را در وب سایت خود میزبانی می کنید، ممکن است از آنها بخواهید که در خبرنامه شما مشترک شوند.
در هر صورت، مطمئن شوید که ویدیوی خود را با مجموعه ای واضح از مراحل بعدی محدود کنید.
الگوی شماره 2: نسخه ی نمایشی محصول
اگر می خواهید نحوه عملکرد محصول خود را نشان دهید، هیچ چیز بهتر از ویدیو نیست.
این قالبی است که من توصیه می کنم:

مشکل را معرفی کنید
بسیاری از ویدیوهای نمایشی محصول با این موضوع شروع میشوند که چرا محصولشان بسیار عالی است.
و این یک اشتباه بزرگ است.
بله، شما می توانید محصول خود را در ابتدای ویدیو خود به نمایش بگذارید. اما فقط برای یک ثانیه. دلیلش این است که هدف در اینجا نشان دادن محصول شما (هنوز) نیست.
در عوض، هدف این بخش معرفی سریع (و منظورم سریع!) مشکلی است که محصول شما حل می کند.
این یک ترفند اطلاعات تجاری قدیمی است که 1000٪ برای ویدیوهای محصول اعمال می شود.
اگر تا به حال ساعت 3 صبح بیدار شده اید و کانال ها را ورق می زنید، احتمالاً با یک آگهی تجاری مواجه شده اید.
و اگر آنها را از نزدیک تماشا کنید، متوجه خواهید شد که 80-90٪ از اطلاعات تجاری مربوط به خود محصول نیست. این در مورد مشکلی است که محصول حل می کند.
(مخصوصاً در ابتدای آگهی تجاری.)
به عنوان مثال، Huggle با ویژگی ها، مزایا و قیمت ها شروع نمی شود. در عوض، آنها چند ثانیه اول را صرف تشریح مشکل می کنند.
به این ترتیب، وقتی آنها محصول خود را فاش می کنند، بینندگان آماده خرید هستند.
اکنون که به نقاط دردناک بیننده برخورد کرده اید، زمان آن رسیده است که راه بهتری را امتحان کنید.
چند راه برای انجام این کار وجود دارد.
اولین مورد پوشش راه حل های رایجی است که مردم برای حل مشکلی که شما معرفی کردید استفاده می کنند.
همچنین میتوانید چیزی ساده بگویید: «اگر تا به حال با X مشکل داشتهاید، راه جدیدی برای حل X وجود دارد که عالی عمل میکند».
افشای محصول
اکنون زمان چیزهای سرگرم کننده است: نشان دادن محصول خود.
این بخشی از ویدیوی شماست که در نهایت محصول یا خدمات خود را نشان می دهید.
اینجا نیازی به تجملات نیست. فقط یک عکس زیبا از محصول خود را با یک مقدمه هیجان انگیز نشان دهید.
ویژگی ها و مزایا
اکنون که مردم محصول جدید شما را دیده اند، زمان آن رسیده که برخی از ویژگی ها و مزایای کلیدی را پوشش دهیم.
این مزایا بستگی زیادی به نوع محصولی دارد که شما به نمایش می گذارید.
اگر نرم افزار است، می خواهید تمام کارهای جالبی که نرم افزار شما می تواند انجام دهد را نشان دهید.
اگر محصول شما یک مکمل است، می خواهید به اجزای اصلی و چرایی کارکرد آن بپردازید.

مثال ها و گواهی ها
در مرحله بعد، زمان نمایش نمونه ها، مطالعات موردی و توصیفات فرا رسیده است.
فراخوانی برای اقدام
بالاخره نوبت به CTA می رسد.
بیشتر اوقات، این یک CTA برای خرید است.
اما این بستگی به محصول یا خدمات شما دارد. فرض کنید شما یک قطعه 50 هزار دلاری از تجهیزات کارخانه را می فروشید.
در این صورت، CTA شما ممکن است «بیشتر بیاموزید» یا «رزرو نسخه نمایشی» باشد.
در هر صورت، میخواهید پس از اتمام ویدیو، به بینندهتان کاری خاص بدهید تا انجام دهد.
الگوی شماره 3: ویدیوی توضیح دهنده
اینجا جایی است که یک مفهوم پیچیده را توضیح می دهید … مفهومی که با محصول یا خدمات شما مرتبط است.
در اینجا روند گام به گام است.

معرفی بزرگ
در اینجا مفهوم خود را معرفی می کنید. فقط به آنها بگویید که چه چیزی برای آنها در نظر گرفته اید.
به عنوان مثال، TransferWise دقیقاً متوجه می شود که ویدیوی آنها چیست.

سوالات
قبل از اینکه به توضیح خود بپردازید، چند سوال کلیدی که مردم در مورد این مفهوم دارند بپرسید
به عنوان مثال، این ویدیوی Explainer جالب در مورد API ها سؤالاتی مانند “چگونه داده ها از اینجا به آنجا می روند؟” می پرسد.
این سؤالات باعث می شود فردی که تماشاگر SUPER است در مورد توضیحات شما کنجکاو شود.
چرا؟
زیرا اینها سوالاتی است که احتمالاً خود آنها نیز در این مورد فکر کرده اند. و وقتی همان سوالات را در اوایل بپرسید، بیننده شما را برای ادامه تماشا آماده می کند.
توضیحات
حالا نوبت به گوشت ویدیوی توضیح دهنده شما می رسد: توضیح.
نحوه ساختار این موضوع بستگی زیادی به آنچه توضیح می دهید دارد.
اما به طور کلی، شما می خواهید این بخش بسیار کوتاه باشد. فقط به اندازه ای است که به کسی درک اساسی از مفهوم بدهد.
به عبارت دیگر: شما سعی نمی کنید به بیننده خود مدرک دکتری بدهید. در مورد موضوع شما در عوض، شما به آنها اطلاعات کافی می دهید تا اصول اولیه را در اختیار داشته باشند
اتصال محصول (اختیاری)
اگر می خواهید از ویدیوی توضیح دهنده خود برای ارائه محصول یا خدمات خود استفاده کنید، اکنون زمان آن رسیده است که این کار را انجام دهید.
نکته کلیدی در اینجا این است که یک انتقال آرام از توضیحات خود به محصول خود داشته باشید. به عبارت دیگر: نباید در انتهای ویدیو شبیه یک تبلیغ باشد.
الگوی شماره 4: مطالعه موردی
بر کسی پوشیده نیست که مطالعات موردی می تواند نرخ تبدیل را در صفحات فرود، وبینارها و موارد دیگر افزایش دهد.
و اگر میخواهید نتایج بیشتری از آنها بگیرید، توصیههای مشتری ویدیویی را به شدت توصیه میکنم.
هیچ چیز قدرتمندتر از دیدن یک فرد زنده نیست که در مورد بزرگی شرکت شما صحبت می کند. متن به سادگی قابل مقایسه نیست.
با این کار، در اینجا نحوه ساختار مطالعات موردی و توصیفات ویدیویی خود برای حداکثر تأثیر وجود دارد.

داستان کوتاه پس زمینه
میخواهید مطالعه موردی خود را با پاسخ دادن به این سؤال آغاز کنید:
“این شخص کیست؟”.
به عبارت دیگر:
ویدیوی مطالعه موردی خود را با مشتری خود شروع نکنید و در مورد اینکه چقدر عالی هستید صحبت کنید. در عوض، از مشتری خود بخواهید که به طور خلاصه توصیف کند که چه کسی هستند و در کجای زندگی میکند.
به این ترتیب، بیننده شما این شانس را دارد که با آن شخص ارتباط برقرار کند (که کلیدی است).
( توجه: من همیشه از مشتریان خود می خواهم که تجربه خود را با کلمات خود توصیف کنند. به این ترتیب، ویدیوی مطالعه موردی آنها قانونی و معتبر به نظر می رسد … زیرا اینطور است.)
“قبل”
هدف اصلی این بخش این است که مشتریان شما قبل از اینکه محصول شما را امتحان کنند در کجا بوده اند.
اگر یک مربی تناسب اندام هستید، این می تواند مشتری شما باشد که چگونه پس از بچه دار شدن اولین بچه خود، با وزن خود مبارزه کرده است.
بعد از”
اکنون که مشتری شما مشخص کرده است که چه کسی هستند و از کجا آمده اند، زمان آن فرا رسیده که به نتایج بپردازید.
همانطور که قبلاً اشاره کردم، توصیه نمیکنم به مشتریان خود بگویید چه چیزی بگویند یا چگونه آن را بگویند.
اما در صورت امکان، آنها را تشویق کنید تا نتایج خاص را به زبان خودشان به اشتراک بگذارند.
و به یاد داشته باشید: این نتایج نباید نگران کننده باشند.
در واقع، نتایج متوسط (مانند کاهش وزن 10 پوندی) گاهی اوقات بهتر است زیرا ارتباط بیشتری دارند.
اکنون که این چهار قالب را در دست دارید، وقت آن است که ابزارها و تجهیزات ویدئویی را پوشش دهیم.

آیا برای ساخت ویدیوهای باکیفیت نیاز به سرمایه گذاری روی تجهیزاتی دارید؟ آره.
آیا این تجهیزات نیاز به وام دارد؟
جواب منفی!
در واقع، شما معمولاً می توانید با چند صد دلار تمام تجهیزات مورد نیاز برای فیلمبرداری عالی را تهیه کنید.
موقعیت تو
بله، دوربین و میکروفون مهم هستند.
اما هیچ چیز مهمتر از محل شلیک شما نیست.
در مورد آن فکر کنید:
شما می توانید بهترین دوربین دنیا را داشته باشید. اما اگر در کمد عکس بگیرید، ویدیوی شما وحشتناک به نظر می رسد.
از سوی دیگر، اگر در اتاقی با نور خوب عکاسی می کنید، می توانید با آیفون فیلم های بسیار زیبایی بسازید.
با این حال، وقتی صحبت از فیلمبرداری ویدیوهای بازاریابی به میان می آید، چند گزینه مکان متفاوت دارید:
خانه یا محل کار شما
اکثر خانه ها و ادارات را می توان به یک استودیوی ویدئویی موقت تبدیل کرد.
با این حال، در اینجا چند نکته وجود دارد که باید در مورد تیراندازی در خانه به خاطر بسپارید:
- به اکو و نویز دقت کنید: خانه ها و دفاتر برای ضبط صدا تنظیم نشده اند (چرا باید باشد؟). بنابراین دوبار بررسی کنید که اتاق پژواک (reverb) یا صداهای بیرونی زیادی نداشته باشد. صدای بد می تواند یک ویدیوی عالی را از بین ببرد.
- پس زمینه تمیز: اتاقی را پیدا کنید که پس زمینه خنثی داشته باشد. یا یک پسزمینه ثابت که حواستان را پرت نمیکند (مانند یک قفسه کتاب).
- روشنایی ثابت: نور طبیعی عالی به نظر می رسد. اما غیر قابل پیش بینی است. بنابراین مطمئن شوید که می توانید نور اتاق خود را با پرده یا کرکره کنترل کنید.
در واقع، من بسیاری از ویدیوهای اولیه ام را در آپارتمانم فیلمبرداری کردم.
و به لطف یک اتاق نسبتاً عایق صدا، یک پسزمینه تمیز و نورپردازی خوب، بسیار خوب ظاهر شدند.
اما نه به خوبی زمانی که در استودیو فیلمبرداری می کنم.
یک استودیو حرفه ای
بعد از گرفتن چند فیلم در خانه ام، به سرعت متوجه چیزی شدم:
ویدیوها خوب به نظر می رسیدند. اما من ساعتها را صرف تنظیم و حذف نور، پسزمینه و عایق صدا کردم. اتاق نشیمن من از مکانی برای خنک شدن به یک استودیوی ویدیویی با نور روشن تبدیل شد که همه جا چیزهای زیادی داشت.
خوب نیست.
بنابراین یک روز تصمیم گرفتم یک استودیوی عکاسی را امتحان کنم.
فیلم ها به خوبی روشن و تمیز به نظر می رسیدند … اما صدا وحشتناک بود .
بالاخره به یک استودیوی ویدیویی مناسب رفتم. این بار ویدیوها به نظر و عالی به نظر می رسیدند.
به علاوه، هر بار که می خواستم فیلمبرداری کنم، مجبور نبودم اتاق نشیمن خود را به استودیو تبدیل کنم. من تازه ظاهر شدم… و دوربین، نور و پسزمینه از قبل برای من تنظیم شده بود.
خوب.
بنابراین این مزیت بزرگ استفاده از استودیو است: بسیار راحت است.
بله، ممکن است بتوانید ویدیوهایی با کیفیت استودیو در خانه یا محل کار خود فیلمبرداری کنید. اما شما همچنین باید همه چیز را تنظیم کنید.
نقطه ضعف یک استودیو این است که می تواند گران باشد. قیمت دقیق بستگی به استودیو دارد. من شخصاً بین 800 دلار (برلین) تا 5 هزار دلار (نیویورک) برای یک روز فیلمبرداری پرداخته ام.
در محل
مزیت عکسبرداری در محل این است که جالب و پویا به نظر می رسند.
من قبلاً به همین دلیل مقدمه های ویدیویی خود را در بیرون فیلمبرداری می کردم:
بله، اینها عالی به نظر می رسند. اما آنها دردی غول پیکر بودند.
چرا؟ زیرا این عکسهای لوکیشن، عکسهای ما را 10 برابر پیچیدهتر کردند. نور، صدا، سر و صدا، باران، برف، افراد دیگر… میتوانند بر عکس شما تأثیر بگذارند.
دوربین
اکنون که موقعیت مکانی دارید، زمان انتخاب دوربین است.
هزاران دوربین (به معنای واقعی کلمه) برای انتخاب وجود دارد.
اما من استفاده از دوربین DSLR را توصیه می کنم .

چرا؟
سه دلیل:
اول، آنها بسیار ارزان هستند.
در مقایسه با اکثر دوربین های فیلمبرداری، دوربین های DSLR بسیار ارزان هستند. در واقع، این کیت DSLR با امتیاز بالا در آمازون تنها 649 دلار است.
دوم، استفاده از آنها آسان است.
اگر به فیلمبرداری با آیفون خود عادت دارید، تا زمانی که یک دوربین فیلمبرداری فانتزی را امتحان نکنید، نمی دانید چقدر خوب هستید.
اکثر دوربین های فیلمبرداری سطح بالا دارای ویژگی ها و تنظیماتی هستند که هرگز از آنها استفاده نخواهید کرد. سوم، ویدیوها عالی به نظر می رسند.
تا زمانی که نور ثابتی دارید، میتوانید با DSLR ویدیوهای فوقالعاده حرفهای بگیرید. و بسیاری از آنها اکنون حتی از 4k پشتیبانی می کنند.
سه پایه
اگر می خواهید ویدیوهای حرفه ای بگیرید، به یک سه پایه نیاز دارید.
خوشبختانه، سه پایه های زیادی وجود دارد که به طور خاص برای دوربین های DSLR طراحی شده اند.

توصیه میکنم به دنبال سهپایههایی باشید که مانند این «سر ویدیویی» دارند. عملکرد آنها برای فیلمبرداری در مقایسه با سه پایه های دارای سر عکس بسیار آسان تر است.
میکروفون
اکثر دوربین ها (از جمله دوربین های DSLR) دارای میکروفون داخلی هستند.
از آنها استفاده نکنید!
اگر میخواهید ویدیوهایتان عالی به نظر برسند و صداهای عالی داشته باشند، به یک میکروفون خارجی نیاز دارید.
دو گزینه اصلی شما یک میکروفون lav یا یک میکروفون بوم هستند.

من میکروفون lav را ترجیح می دهم. استفاده از آنها ساده است. و چون آنها به دهان سوژه شما نزدیک هستند، صدا معمولاً عالی به نظر می رسد.
نقطه ضعف میکروفون لاو این است که اگر تصمیم بگیرید آن را زیر پیراهن خود پنهان کنید، صدا ممکن است خفه شود. و اگر به درستی تراز نشده باشد، می تواند روی سینه یا لباس شما خراش دهد. این می تواند نویز اضافی ایجاد کند که باید در پس از تولید با آن مبارزه کنید.
من شخصاً اهمیتی نمی دهم که میکروفون من در ویدیوهای من نشان داده شود.
اما اگر این برای شما نگران کننده است، احتمالاً می خواهید با یک میکروفون بوم بروید.
و اگر بودجه کمی دارید، در واقع می توانید صدا را با آیفون خود ضبط کنید. ایده آل نیست. اما با استفاده از میکروفن دوربین شما کار می کند.
نورپردازی
وقتی صحبت از نورپردازی می شود، میلیون ها گزینه وجود دارد.

به طور کلی توصیه می کنم از چراغ های با سافت باکس استفاده کنید.
این به این دلیل است که چراغهای جعبهای نور ملایم و جذابی ایجاد میکنند.

تنها نکته دیگری که باید در مورد نورپردازی در نظر داشت این است که تقریباً هرگز نمی توانید از آن به اندازه کافی استفاده کنید.
در واقع، برای اکثر عکسها، بسته به جایی که عکاسی میکنید (استودیو، خانه یا بیرون)، به چند نور مختلف برای انجام کار نیاز دارید.